محل تبلیغات شما
موج دوم فراموشی

V. نا-ریاضیات مونادها

شکافی را میان آگاهی و رخداد، دریافت می‌کنم _شکافی که محض به نظر می‌رسد اما نه آن‌قدر ها محض_.

یک خوانش کانتی در برابرم گشوده است که از آن سر باز می‌زنم؛ {شکاف مطلق میان نومن/فنومن}
یک خوانش هگلی در برابرم گشوده است که نمی‌توانم از آن سر باز بزنم؛ {دیالکتیک جان؛ آگاهی به شکاف، خود مرحله‌ای از به هم پیوستن نومن/فنومن است}
یک خوانش نیچه‌ای در برابرم گشوده است که نمی‌توانم تن به رضایت به آن بدهم؛ {آری‌گویی به زندگی، انحلال شکاف میان نومن/فنومن: آری‌گویی به شدن آن‌چه به دست‌ می‌آید.}
یک خوانش ضد لایبنیتزی در برابرم گشوده است که به آن مشکوک‌م؛ {جهان مونادی اما با انحلال مطلق ایده‌ی هماهنگی}
یک خوانش که‌گاردی که هنوز نمی‌توانم خوب اجرای‌ش کنم؛ {باقی‌مانده‌ی محاسبه ناپذیر}
یک خوانش هیدگری که هنوز به رضایت‌م نرسانده؛ {جهان پیش دستی/جهان تو دستی، نقش قاطع داشتن»: کارگاه-فرایند-فرآورده}
یک خوانش پراگماتیستی که باز نمی‌توانم به آن تن بدهم، {یک جور سر کردن با خوانش‌های دیگر}
یک خوانش هرمنوتیکی مارکسیستی که باز سر در گم کننده است {هرمنوتیک رخدادهای اجتماعی}
یک خوانش فرویدی که هنوز به نتیجه نرسانده‌ام {هرمنوتیک رخدادهای نفسانی}

همه‌ی این‌ها ذیل یکدیگر خوانده می‌شوند
و من هنوز نمی‌توانم به این سوال پاسخ دهم که:
من چه می‌خواهم؟»
صورت‌بندی چهارگانه‌ی بهزاد از هویت» به نظرم نقطه‌ی قابل آغازیدنی باشد:
تعارض میان اجبار/خواسته
تعارض میان خواست فرعی/خواست اصلی
تعارض میان فعل/اثر _در خواست های اصلی
تعارض میان خواست‌های اصلی

و در نهایت، هویت نه به مثابه خواست، بل‌که به مثابه استراتژی‌ها، تاکتیک‌ها و تکینک‌های حل این تعارض‌ها.

(من چه می‌خواهم؟)
(من به مثابه‌ی استراتژیسین، تاکتیسین و تکنیسین، چه جور موجودیتی است؟ خود در کجای این مناقشه‌ها ایستاده است؟ آیا فرمالی مطلق، فطری و خدادادی بیرون این مناقشه‌ها است؟ آیا نیرویی مستقل و ساختنی‌است؟)

59. نغمه‌های لاابالی

57. لایه‌های خاموشی

53. نا-ریاضیات مونادها

خوانش ,میان ,نمی‌توانم ,باز ,سر ,برابرم ,برابرم گشوده ,در برابرم ,است که ,گشوده است ,به آن

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

حمایت از کالای ایرانی